تورم (Inflation)
تورم اشاره به افزایش سطح عمومیتولید پول، درآمدهای پولی یا قیمت است. تورم، روند افزاینده افزایش قیمتها در اقتصاد است. هر چند بر پایهٔ نظریههای گوناگون، تعریفهای متفاوتی از تورم ارائه میشود، اما، تمامی آنها به روند افزاینده افزایش در قیمتها اشاره دارند.
به زبان سادهتر ناشی از پول زیادی است که به دنبال کالاها و خدمات بسیار کم است.
عموما تورم در بازه دو درصد به عنوان تورم مناسب تلقی میشود به این دلیل که این تورم نزدیک به صفر است اما منفی یا صفر نیست. تورم منفی یا صفر افراد را تشویق به خرج نکردن و ذخیره پول و دارایی میکند که باعث بیحرکتی و سکون در اقتصاد و جامعه میشود. تورم پایین و ثبات نسبی قیمتها پیشبینیها و محاسبات اقتصادی را ساده میکند. درصد بالای تورم باعث ناثباتی و تغییر مداوم قیمتها میشود . اما بدتر وضعیت زمانی روی میدهد که تورم متغیر و نامعلوم است و باعث میشود برنامهریزی و سرمایهگذاری بلندمدت دشوار گردد..
نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاً شاخص قیمت مصرفکنندهاست. شاخص قیمت مصرفکننده (Consumer Price Index/CPI) ، معیاری برای اندازهگیری تغییر در قیمت میانگین کالا و خدمات مصرفی یک خانوار متوسط است. این شاخص نشاندهنده تورمی است که مصرفکنندگان در زندگی روزمره خود احساس میکنند.
این شاخص معیاری برای سنجش میانگین وزنی قیمتهای یک سبد کالا و خدمات مصرفی، مانند حمل و نقل ، غذا و مراقبتهای درمانی است. این کالاها و خدمات به هشت گروه اصلی تقسیم میشوند:
- مسکن (Housing)
- پوشاک (Apparel)
- حمل و نقل (Transportation)
- آموزش و ارتباطات (Education and communication)
- سایر کالاها و خدمات (Other goods and services)
- تفریح (Recreation)
- مراقبتهای پزشکی (Medical care)
- غذا و نوشیدنی (Food and beverages)
مقدار و نوع مصرف کالا و خدمات در دورههای مختلف متفاوت است. مثلا با گذر زمان کالاهای رایج و تغییر سبک زندگی ترجیحی، کالاهای مصرفی نیز تغییر میکند. (نظیر گذر از نوار به سیدی و سپس به شنیدن موسیقی و دیدن فیلم بصورت آنلاین از اسپاتیفای و نتفلیکس) و یا با پیشرفت علم یا بوجود آمدن محدودیتهای محیطزیستی شیوه حمل و نقل و هزینه انرژی برای حمل نقل (از بنزین به الکتریسیته) دچار تغییر و تحول میشود که نهایت تلاش میشود که در این شاخص لحاظ شود.
نحوه محاسبه این شاخص همواره مورد جدل و انتقاد بوده و خواهد بود. گاهی دولت با تغییر عمدی سبد کالا نرخ تورم را دستکاری میکنند. همچنین بالا رفتن قیمت یک کالا باعث میشود که افراد روش زندگی خود را تغییر داده و به دنبال جایگزین با قیمت ارزانتر بگردند. (برای مثال جایگزینی گوشت مرغ بجای گوشت گاو وقتی قیمت گوشت گاو بسیار بالا میرود)
مارپیچ قیمت-دستمزد، (Wage-price Spiral) یکی از تئوریهای اقتصاد کلان است، که بیان کننده رابطه، علت و معلول دستمزد و سطح عمومی قیمتها یا تورم است. مارپیچ قیمت-دستمزد حاکی از این حقیقت است، که در پی افزایش حقوق کارمندان، مبلغ باقیمانده برای خرج آنها افزایش پیدا میکند و در نتیجه تقاضای اجناس افزایش مییابد. در پی افزایش تقاضا، قیمت اجناس افزایش یافته و در نتیجه شاهد تورم در جامعه خواهیم بود. از طرفی افزایش حقوق نیز باعث افزایش هزینههای تولیدی بوده و شرکتها ناچار خواهند بود، تا قیمت اجناس تولیدی خود را افزایش دهند. این چرخه (مارپیچ) باعث بالا رفتن مداوم قیمتها میشود.
تورم - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شاخص قیمت مصرفکننده - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد