حسابداری (Accounting)
اصول حسابداری پذیرفته همگانی (GAAP/Generally Accepted Accounting Principles) ضوابط و قواعد کلی است که مورد قبول گروه بیشتری از اهل فن میباشد، و عملاً سر مشق و راهنمای آنان قرار میگیرد. بدون پیروی از این ضوابط، عملیات حسابداری و نتایج حاصله از آن برای دیگر افراد دارای مفهوم مشترک نخواهد بود. چنانچه هر حسابدار بر اساس ذوق و سلیقهٔ شخصی خود مبادرت به انجام عملیات حسابداری، نگاهداری حسابها و تنظیم صورت حساب کند حاصل کار او برای دیگران فایده کافی نخواهد داشت، و مقایسه نتایج فعالیتهای مالی یک مؤسسه در ادوار مالی مختلف و صورت حسابهای مؤسسات مشابه با یکدیگر امکان نخواهد یافت. اصولی که اجرای آنها مستلزم اجرای دقیق استانداردها و رویههای از پیش تعیین شده حسابداری میباشد.
بنیاد استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی (IFRS Foundation) نهاد رسمی استانداردگذاری حسابداری در گستره بینالمللی است. این بنیاد از طریق هیئت استانداردهای حسابداری بینالمللی IASB استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی IFRS را وضع میکند. این استانداردها در بسیاری از کشورهای جهان پذیرش کامل شدهاند و شخصیتهای حسابداری یا واحدهای گزارشگر موظف به رعایت آنها هستند.
در آمریکا، بنیاد حسابداری مالی نهاد رسمی استانداردگذاری حسابداری و گزارشگری مالی است. این بنیاد از طریق هیئت استانداردهای حسابداری مالی FASB و هیئت استانداردهای حسابداری دولتی GASB استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی را - به ترتیب - برای شخصیتهای حسابداری یا واحدهای گزارشگر خصوصی و دولتی (ایالتی و محلی - به جز فدرال) وضع میکند. استانداردگذاری حسابداری و گزارشگری مالی شخصیتهای حسابداری یا واحدهای گزارشگر فدرال نیز از سوی هیئت رایزنی استانداردهای حسابداری فدرال FASAB انجام میشود.
به کالاهای انبار شده موجودی کالا یا موجودی میگویند. شرکتها معمولاً صدها یا حتی هزاران کالا را در موجودی انبار میکنند، از چیزهای کوچک مانند مداد، گیره کاغذ، پیچ و مهره گرفته تا اقلام بزرگ مانند ماشین آلات، کامیونها، تجهیزات ساختمانی و هواپیما. بهطور طبیعی، بسیاری از اقلامی که یک شرکت در موجودی انبار خود از آنها نگهداری میکند، مربوط به نوع کسب و کاری است که در آن مشغول است.
برآمد/هزینه در استفاده عمومی به جریان پول میگویند که به فرد یا گروهی جهت خدمات یا کالای خریداری شده از آنها پرداخت میشود و در دسته هزینهها محاسبه میشود. اجاره و مستأجر جزو دسته برآمدها هستند.
هزینه عملیاتی هزینههای جاری یک شرکت بهمنظور راهاندازی یک محصول، کسبوکار یا سیستم میباشد، که در واقع هزینههای مربوط به فعالیت عادی و مستمر شرکت است. این هزینهها شامل بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه فروش، هزینههای عمومی و اداری و تحقیق و توسعه هستند. این هزینهها از طریق فعالیتهای عادی شرکت به وجود میآیند. یکی از اهداف شرکتها حداکثر کردن بهرهوری در مقابل میزان هزینههای عملیاتی است. در این مسیر هزینه عملیاتی معیار اصلی نشاندهنده بهرهوری شرکت در طول زمان است.
هزینههای عملیاتی شامل دستمزد، تعمیرات جزئی، هزینههای اداری، هزینههای سفر و توزیع، کمیسیون، لیزینگ، مواد اولیه، بیمه و مالیات اموال است. اگر تجهیزات بهجای اینکه خریداری شوند، اجاره شوند، جزء هزینههای عملیاتی محسوب میشوند. این یکی از دلایلی است که در صورت سود و زیان هزینههای عملیاتی به هزینههای سرمایهای ترجیح داده میشوند، زیرا کاهش هزینههای عملیاتی بسیار آسانتر از کاهش هزینههای سرمایهای است.
هزینه سرمایهای هزینهها هستند که برای ایجاد سود در آینده صرف میشوند. هزینه سرمایهای صرف خرید داراییهای ثابت و مولد جدید یا افزودن ارزش داراییهای ثابت و مولد موجود میگردد. عمر مفید این داراییها باید بیش از میزان باقیمانده از سال مالیاتی باشد که در آن این هزینه صرف شدهاست. خرید زمین، ساختمان، تجهیزات و ماشین آلات و داراییهای ثابت و درازمدت از نمونه هزینههای سرمایهای هستند.
مراد از اِستِهلاک، به اختصاصیترین معنای آن، ارزش کاهشیافته و عمر کوتاهشدهٔ کالاهای سرمایهای است که از فرسایش ناشی میشود. در معنای گستردهتر، ممکن است اشاره باشد به ارزش کاهشیافته و عمر کوتاهشدهٔ هر کالای سرمایهای یا دارایی که در طول دورهٔ قابلتوجهی از زمان، منشأ خدماتی قرار گرفتهاست. میتوان میان استهلاک ناشی از علل طبیعی و استهلاک ناشی از علل کارکردی فرق گذارد.
استهلاک یکی از مواد هزینهای است که مؤسسات اقتصادی آن را به کار میبرند. به زبان عوام، از تفاوت قیمت خرید و قیمت فروش کالا به دست میآید، بهویژه در مورد خودرو، کامیون و تراکتور بدین طریق که اتومبیل نو در عرض یک شب تبدیل به خودرو دستدوم میشود و در مبادله، حجم زیادی از ارزش خود را از دست میدهد
بهای تمام شده کالای فروش رفته به ارزش دفتری کالاهای فروخته شده در یک دورهٔ خاص اشاره دارد. بهای مربوط به کالاها بوسیلهٔ فرمولهای مختلفی از قبیل شناسایی ویژه، اولین صادره از اولین وارده ، یا بهای میانگین محاسبه میشود. بها شامل تمامی هزینههای خرید، تبدیل و سایر هزینههای مربوط به کالا میباشد. بها کالای ساخته شده شامل مواد، دستمزد و سربار تخصیص یافتهاست. بهای کالاهایی که تاکنون فروخته نشده، به عنوان موجودی کالا تا زمان فروش یا کاهش ارزش، نگهداری میشود.
درآمد در حسابداری، عایدی است که یک شرکت از محل فعالیتهای تجاری حاصل از فروش محصولات و خدمات خود به مشتریان، کسب مینماید. در پارهای از موارد، به میزانِ فروش یا گردش مالی یک شرکت نیز درآمد گفته میشود، همچنین ممکن است به سود حاصل از محل کسبوکار شرکت اشاره داشته باشد، یا ممکن است به میزان پولی اطلاق گردد، که در طی یک دوره زمانی عاید شرکت میشود. در حسابداری شرکتی برای محاسبه سود یا سود خالص، میزان درآمد را از کل هزینهها در یک دوره معین، کسر مینمایند. در ترازنامههای حسابداری، اغلب رقمِ درآمد در بالاترین ردیف از صورت سود و زیان درج میگردد. در مفهوم عام، درآمد عبارت است از سودی که یک سازمان به صورت نقدی یا معادل پول نقد، در طول یک دوره زمانی مشخص، دریافت میکند.
دارایی ثابت به دارایی مشهودی که در واحد تجاری مورد استفاده قرار میگیرد و دارای ماهیتی دائمی یا نسبتاً ثابت است، گفته میشود. داراییهای مذکور، بهاستثنای زمین به مرور فرسوده یا در اثر گذشت زمان غیرقابل استفاده میشوند. در این صورت اصطلاحاً گفته میشود که داراییها مستهلک شدهاند.
در حسابداری، ارزش دفتری از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست میآید و بر اساس آن در صورت انحلال شرکت و پس از پرداخت تمام بدهیهای شرکت به ازای هر سهم نصیب سهامداران میشود.
ارزش دفتری= حقوق صاحبان سهام/ تعداد سهام
در حسابداری، درآمد قبل از بهره و مالیات معیاری است از درآمد شرکت که هزینههای بهره و مالیات را مستثنی میکند. درآمد عملیاتی حاصل تفریق عایدیِ عملیاتی و هزینهٔ عملیاتی است. گاهی شرکتی درآمد غیرعملیاتی صفر دارد، درآمد عملیاتی هممعنا با درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT) و سود عملیاتی بهکار برده میشود.
درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT) = عایدی - هزینههای عملیاتی
(OPEX) + درآمد غیرعملیاتی = عایدی - هزینههای عملیاتی
یک سرمایهگذار خبره که هر تغییر در ساختار سرمایهٔ یک شرکت را در نظر میگیرد، ابتدا پتانسیل کسب درآمد بنیادیِ شرکت را (که توسط درآمد پیش از بهره، مالیات و هزینهٔ استهلاک وام (EBIT, EBITDA) منعکس میشود) میسنجد و سپس نسبتِ بهینهٔ بدهی به موجودی را تعیین میکند. برای محاسبهٔ درآمد قبل از بهره و مالیات، هزینهها (مانند هزینهٔ محصولات فروختهشده، هزینهٔ فروش و هزینههای مدیریت) از عایدیها کم میشوند. سود خالص نهایتاً از کسر بهره و مالیات از این مقدار بهدست میآید.
صورتحساب درآمد | |
عایدی | |
عایدی فروش | $۲۰٬۴۳۸ |
هزینههای عملیاتی | |
هزینهٔ فروش محصولات | $۷٬۹۴۳ |
هزینههای فروش، هزینههای عمومی و مدیریت | $۸٬۱۷۲ |
استهلاک کالا و استهلاک وام | $۹۶۰ |
دیگر هزینهها | $۱۳۸ |
جمع هزینههای عملیاتی | $۱۷٬۲۱۳ |
درآمد عملیاتی | $۳٬۲۲۵ |
درآمد غیرعملیاتی | $۱۳۰ |
درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT) | $۳٬۳۵۵ |
خالص هزینه/درآمد بهره | $۱۴۵ |
درآمد قبل از مالیات | $۳٬۲۱۰ |
مالیات درآمد | $۱٬۰۲۷ |
درآمد خالص | $۲٬۱۸۳ |
بدهی جاری به بدهیای که موعد پرداختش یک سال یا کمتر باشد و از محل داراییهای جاری قابل پرداخت باشد گفته میشود. از متداولترین بدهیهای جاری، اسناد پرداختنی و حسابهای پرداختنی را میتوان نام برد که دقیقاً عکس اسناد و حسابهای دریافتنی هستند. سایر بدهیهای جاری متداول عبارتند از حقوق و سایر هزینههای پرداختنی و مالیات بر درآمد واحد.
بدهی بلند مدت به بدهیای که سررسیدش طولانی معمولاً بیش از یک سال باشد، بدهی بلندمدت یا بدهی ثابت گفته میشود . چنانچه سررسید بدهیهای بلند مدت به یک سال یا کمتر کاهش یابد، به بدهیهای جاری تبدیل میشوند.
مراد از اِستِهلاک، به اختصاصیترین معنای آن، ارزش کاهشیافته و عمر کوتاهشدهٔ کالاهای سرمایهای است که از فرسایش ناشی میشود. در معنای گستردهتر، ممکن است اشاره باشد به ارزش کاهشیافته و عمر کوتاهشدهٔ هر کالای سرمایهای یا دارایی که در طول دورهٔ قابلتوجهی از زمان، منشأ خدماتی قرار گرفتهاست. میتوان میان استهلاک ناشی از علل طبیعی و استهلاک ناشی از علل کارکردی فرق گذارد.
استهلاک یکی از مواد هزینهای است که مؤسسات اقتصادی آن را به کار میبرند. به زبان عوام، از تفاوت قیمت خرید و قیمت فروش کالا به دست میآید، بهویژه در مورد خودرو، کامیون و تراکتور بدین طریق که اتومبیل نو در عرض یک شب تبدیل به خودرو دستدوم میشود و در مبادله، حجم زیادی از ارزش خود را از دست میدهد
خالص ارزش فروش، عبارت است از بهای فروش، بعد از کسر تخفیفات تجاری، ولی قبل از تخفیفات مربوط به تسویه حساب، پس از کسر مخارج برآوردی تکمیل و مخارج برآوردی بازاریابی، فروش و توزیع.
درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک، (Earnings Before Interest, Taxes, Depreciation, and Amortization) علامت اختصاری آن EBITDA میباشد و با اضافه کردن مجدد استهلاک به سود عملیاتی، محاسبه و جهت تحلیل سودآوری عملیاتی یک شرکت به کار میرود.
میتوان از EBITDA در تحلیل سودآوری شرکتها و صنایع استفاده کرد، زیرا اثرات تصمیمهای تأمین مالی و حسابداری را حذف نموده و قادر است مقایسه نسبتاً همسانی را فراهم آورد. برای مثال، EBITDA برحسب درصدی از فروش (هرچه نسبت بزرگتر باشد، سودآوری نیز بیشتر خواهد بود)، جهت یافتن شرکتهایی که بالاترین کارآیی را در یک صنعت دارند به کار میرود، زیرا اثر تأمین مالی پروژههای سرمایهای بزرگ و استهلاک را حذف میکند، در نتیجه میتوان از آن در مقایسه روند سودآوری استفاده کرد، برای مثال مقایسه روند سودآوری صنایع سنگین با صنایع دارای تکنولوژی پیشرفته. (نکته قابل توجه اینکه اگر سرقفلی را حذف نماییم، درآمد عملیاتی به EBITDA نزدیکتر میشود، ولی EBITDA همچنان به عنوان معیار بهتر سنجش سود عملیاتی فعالیت اصلی شرکت باقی میماند.)
درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک، شاخص خوبی برای برآورد سودآوری است، اما برای جریان نقدی این قابلیت را نداشته و اغلب به اشتباه، جهت برآورد جریان نقدی استفاده میشود. بدلیل محاسبات سادهتر، EBITDA اغلب بهعنوان یک راهنما در بررسی عملکرد شرکتها و مباحث مربوط به آن استفاده میشود، این موضوع به دلیل آنکه تواناییهای یک بنگاه اقتصادی در تولید نقدینگی را به درستی منعکس نمیکند، تواناییهای بالقوه یک شرکت در سرمایهگذاری را نشان نخواهد داد. روش درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک از اصول حسابداری پذیرفته همگانی بشمار نمیآید.
استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برآمد - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
ارزش دفتری - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اصول حسابداری پذیرفته همگانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
موجودی کالا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سود قبل از بهره و مالیات - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
دارایی ثابت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بدهی بلندمدت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بدهیهای جاری - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد