نسبتهای مالی (Financial ratio)
نسبتهای مالی، از ابزارهای سودمند در تعیین صورتهای مالی شرکتها به حساب میآید، که با در اختیار قرار دادن نسبت برخی از اقلام مهم حسابداری، درک درستی از واقعیتهای مهم، در بازه نتایج عملیات و وضعیت مالی یک شرکت را بدست میدهند.
هیچ نسبتی به تنهایی نمیتواند وضعیت کامل یک شرکت را نمایش دهد.
با بررسی و تحلیل نسبتهای مالی میتوان به آسیبشناسی فعالیت مالی یک شرکت نیز دست یافت. نسبتهای مالی به چهار گروه عمده تقسیم میشوند:
نسبت قیمت به درآمد یا نسبت که نسبت قیمت به درآمد هر سهم میباشد، یکی از ابزارهای مهم برای ارزشگذاری سهام شرکتها است. این نسبت به صورت نسبت قیمت بازار هر سهم بر درآمد سالیانه هر سهم به دست میآید:
سود هر سهم / قیمت هر سهم = P/E
نسبت قیمت به درآمد سهم بیانگر آن است که قیمت سهام شرکت، چند برابر میزان سود نقدی که شرکت به هر سهم خود تخصیص میدهد. به عبارت دیگر، این نسبت نشان میدهد که آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع میکند، ارزش دارد.
سرمایهگذاران بازار سرمایه معمولاً از P/E به عنوان ابزار نمایش ارزش شرکت یاد میکنند. این نسبت، رایجترین نسبتی است که در بازار سرمایه، برای سرمایهگذاران دوراندیش دارای اهمیت بسیار زیاد میباشد. علت محبوبیت این نسبت، توانایی آن در بیان ارزش بازار و سود هر سهم به زبان یک عدد ریاضی است. هدف این نسبت بیان رابطه قیمتی میباشد که یک سرمایهگذار بر اساس چشمانداز آینده شرکت، برای سود پیشبینی شدهٔ هر سهم میپردازد و انتظار دارد تا به بهرهوری برسد.
همچنین P/E را میتوان در قیاس با نرخبهره بانکی برای پیشبینی ارزش ریسک پذیری در سرمایهگذاری شرکت مورد نظر به کار برد؛ چرا که P/E با فرض ثابت ماندن در طی سالهای متمادی نشانگر این است که ظرف چه مدت سرمایه گذار سودی معادل کل سرمایهگذاری خود در سهم مورد نظر به دست خواهد آورد. به عنوان مثال اگر P/E شرکتی ۸ باشد نتیجه گیری میشود که ظرف هشت سال سرمایه گذار به سود برابر با ارزش سهم خریداری شده میرسد.
نسبت P/E همچنین نشاندهندهٔ سطح ریسک یک سهم است و هر چه بالاتر باشد، ریسک سهم هم بالاتر خواهد بود و در صورت منفی شدن بازار تمایل به فروش سهام با P/E بالا نسبت به سایر سهام افزایش مییابد. هنگامی که شرکتها دوره رشد خود را پشت سر میگذارند سود آنها تثبیت و نسبت P/E آنها تعدیل میشود.
P/E یکی از نسبتهای رایج است اما نباید تنها فریب پایین بودن این نسبت را خورد. مثلا این نسبت مقدار قرض شرکت را نشان نمی دهد. فراموش نکنید که تمامی شرکتهایی با درآمد بالا و دارای قرض بالا قبل از ورشکست شدن به سمت نسبت P/E صفر حرکت میکنند
میزان موفقیت شرکت را در کسب سود و روش تأمین آن از محل درآمد، فروش و سرمایهگذاری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
نسبتهای نقدینگی این نسبتها توانایی و قدرت شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت، در سر رسید را اندازهگیری میکنند.
نسبتهای اهرمی یا نسبتهای ساختار سرمایه توانایی و قدرت شرکت در پرداخت بدهیهای بلند مدت نشان میدهند. در واقع این نسبتها تعیین میکنند که شرکت تا چه حد نیازهای مالی خود را از منابع دیگران(ایجاد بدهی) تأمین نمودهاست.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، از نسبتهای مالی است و یکی از مقیاسهای اندازهگیری اهرم مالی شرکت میباشد.
این نسبت از طریق تقسیم کل بدهیهای شرکت، به حقوق صاحبان سهام بدست میآید، که نشان میدهد، یک شرکت برای تأمین مالی داراییهایش چه درصدی از انتشار سهام و بدهی استفاده میکند.
نسبت بالای بدهی به حقوق صاحبان سهام میتواند، منجر به پرداخت هزینه بهره مازاد شود و معمولاً به این معنا میباشد، که شرکت بیشتر از بدهی، در تأمین مالی استفاده نمودهاست.
اگر مقدار بدهی زیادی در تأمین مالی شرکت استفاده شود و باعث افزایش نسبت بدهی به حقوق صاحبان گردد؛ شرکت بالقوه باید درآمد بیشتری نسبت به وقتی که تأمین مالی خارجی نکرده بود، تولید کند. اگر به این طریق درآمد شرکت به مقدار قابل توجهی نسبت به هزینه بدهی (هزینه بهره) افزایش پیدا کند، سهامداران از درآمد بیشتری با مقدار سرمایهگذاری قبلیشان در شرکت بهرهمند میشوند.
نسبت پرداخت سود سهام از نسبتهای مالی میباشد و به درصدی از درآمد یک شرکت سهامی اطلاق میشود، که بهعنوان سود سهام، به سهامداران پرداخت میگردد. نسبت پرداخت سود سهام از تقسیم میزان سود هر سهم در طول سال مالی، بر سود خالص عاید شده توسط شرکت، محاسبه میشود. این نسبت نشان میدهد که تا چه اندازه میتوان سود سهام یک شرکت را از محل درآمدهای آن شرکت پرداخت نمود. شرکتهایی که حوزه کاری خود به مرحله بلوغ رسیدهاند، اغلب نسبت پرداخت سود سهام بالایی را دارا میباشند
نسبت قیمت تعدیل شده ادواری به سود ، یا نسبت قیمت به سود شیللر ، یک ابزار ارزشیابی است که در بازار سرمایه آمریکا و برای شاخص اس اند پی 500 معمولاً استفاده شدهاست.
نسبت وام به ارزش، نسبتی مالی است که از تقسیم مبلغ وام به قیمت بازار یا ارزش کارشناسی دارایی به دست میآید و به صورت درصد بیان میشود.
این نسبت اغلب توسط بانکها و معاملهگران املاک و مستغلات، مورد استفاده قرار میگیرد. بعنوان مثال اگر قیمت بازار تجهیزاتی ۱۰٫۰۰۰ دلار و مبلغ وام معادل ۸٫۰۰۰ دلار باشد، نسبت وام به ارزش آن معادل ۸۰٪ درصد خواهد شد، یعنی ۸۰٪ درصد بهای تجهیزات، از محل وام تأمین میشود.
به بیان سادهتر؛ نسبت وام به ارزش، عبارت است از مبلغ وام، به ارزش بازاری ارزیابی شده دارایی. پایین بودن این نسبت، به مفهوم پایین بودن مبلغ وام در مقایسه با ارزش وثیقه و پوشش بیشتر ریسک وامدهندهاست.
نسبت قیمت به ارزش دفتری بهاختصار پی/بی P/B از این نسبت برای مقایسه ارزش بازار یک سهم با ارزش دفتری آن سهم استفاده میشود. پی/بی از طریق تقسیم قیمت بسته شدن روز یک سهم به ارزش دفتری سهماهه (به سهماهه) شرکت، به ازای هر سهم محاسبه میشود که همچنین به نسبت قیمت به سرمایه نیز معروف میباشد.
مقدار پایین این نسبت میتواند نشان دهنده این باشد که سهم زیر ارزش ذاتی قرار دارد، همچنین به این معنا میتواند باشد که مشکل بنیادی در شرکت وجود دارد. این نسبت همانند خیلی از نسبتهای دیگر باید نسبت به صنعت مقایسه شود و نتایج میتواند کاملاً متفاوت باشد. این نسبت میتواند ایدهها از اینکه آیا شما مقدار زیادی پول را برای آنچه که باقی خواهد ماند، میپردازید یا نه؟
نسبت پیایجی، نسبت قیمت به درآمد به نرخ رشد، نسبتی است، که برای تعیین ارزش سود هر سهم، تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت، در نظر گرفته شود؛ مورد استفاده قرار میگیرد.
نسبت پیایجی به صورت زیر محاسبه میگردد:
\({\displaystyle{\textrm{PEG Ratio}}\,=\,{\frac{\textrm{Price/Earnings}}{\textrm{Annual EPS Growth}}}}\)نسبت پیایجی به صورت وسیعی برای یافتن پتانسیلهای قیمتی سهام، استفاده میشود و این نسبت توسط بسیاری از تحلیلگران، به نسبت قیمت به درآمد، ترجیح داده میشود. دلیل این برتری این است که در نسبت پیایجی نرخ رشد سود شرکت، به عنوان یک عامل اساسی در نظر گرفته میشود.
همانند نسبت پی بهای؛ پایین بودن این نسبت میتواند، نشانهای از این باشد، که شرکت زیر ارزش ذاتی میباشد و بالا بودن آن، نشانهای از بالاتر بودن نسبت، به ارزش ذاتی میباشد.
این نسبت در حالی که در کنار سایر نسبتهای مالی میتواند دید کاملتری به تحلیلگر بدهد، بهتر است با نسبتهای پیایجی سایر شرکتهای هم صنعت نیز، برای مقایسه انتظارات، مقایسه شود.
اگر این نسبت برابر ۱ باشد، به این معناست که انتظارات بازار به سهام مورد نظر، با توجه به نرخ رشد شرکت، لحاظ شده و نسبت پیایجی کمتر از ۱ میتواند؛ بیانگر این اصل باشد، که معاملهگران، ارزشمند بودن سهم را، به درستی ارزیابی نکردند، یا با توجه به رشد سود سهم، نسبت به آینده سودآوری شرکت، امیدوار نیستند.
به همین صورت نسبت پیایجی بزرگتر از ۱ میتواند بیانگر این اصل باشد، که شرکت مورد نظر، بالاتر از ارزش ذاتی در حال معاملهاست، یا معاملهگران نسبت به وضعیت سودآوری سهم، بسیار امیدوار هستند.
بازده دارایی، ROA شاخصی از چگونگی سودآوری شرکت، نسبت به کل داراییهای آن شرکت میباشد. بازده دارایی، ایدهای درباره مدیریت کارآمد، استفاده از داراییها، در جهت تولید سود (داراییهای مولد) به ما میدهد. این نسبت از طریق تقسیم سود سالیانه، به کل دارایی شرکت، محاسبه میشود.
بازده دارایی به صورت درصد بیان میشود و بعضی اوقات به بازده سرمایهگذاری نیز اشاره دارد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین کل داراییها
بازده سرمایه به کار گرفته شده، گونهای نسبت بازده سرمایهگذاری است، که مشابه نسبت بازده داراییها میباشد، با این تفاوت که در مخرج کسر، میانگین مجموع دارایی، به کار گرفته شده، منظور میشود. منظور از سرمایه به کار گرفته شده، وجوهی است، که توسط صاحبان سهام و بستانکاران شرکت، برای مدت طولانی عرضه شدهاست.
بازده سرمایه به کار گرفته شده، بوسیله ۲ روش محاسبه میشود، که عبارتند از: مجموع بدهیهای جاری و حقوق صاحبان سهام (آورده سهامداران) و روش دوم حاصل جمع خالص سرمایه در گردش و داراییهای ثابت.
بر پایه مفاهیم متفاوت از سود و سرمایه به کار گرفته شده، بازده سرمایه به کار گرفته شده از فرمول زیر محاسبه میشود.
\({\displaystyle {\textrm{ROCE}}={\frac {\textrm{Earning Before Interest and Tax (EBIT)}}{\textrm{Capital Employed}}}}\)بازده حقوق صاحبان سهام، میزان کارایی یک شرکت، در خلق سود خالص برای سهامداران را، بررسی میکند. در واقع این نسبت بیان مینماید، که بنگاه اقتصادی به ازاء هر یک واحد سرمایهگذاری سهامداران، به چه میزان سود خالص برای آنها کسب میکند.
بر این اساس، رابطه محاسباتی نسبت فوق، به صورت زیر میباشد:
\({\displaystyle \textrm{ROE} ={\frac{\textrm{Net Income}}{\textrm{Shareholder Equity}}}}\)- ROE: بازده حقوق صاحبان سهام
- (Net income): سود خالص
- (Shareholders equity): میانگین حقوق صاحبان سهام
در این رابطه بازده محاسبه شده، مربوط به تمام منابع متعلق به سهامداران است. بنابراین بازده حقوق صاحبان سهام علاوه بر سرمایه شرکت، منابع حاصل از سودهای تقسیم نشده (سود انباشته)، نسبتهای مالی و سایر اندوختهها را نیز در بر میگیرد.
به سبب آنکه تمامی داراییهای یک بنگاه اقتصادی، توسط منابع سهامداران تعیین نشدهاست، بازده داراییها نیز، نشان دهنده بازده ایجاد شده برای سهامداران نیست. در واقع برای تعیین بازده سهامداران میباید، بخشی از منابعی را که برای تأمین داراییها بکار رفتهاست، را کسر نمود.
بازگشت سرمایه یک نسبت استفاده شده در امور مالی، ارزیابیهای مالی و حسابداری است، که به عنوان شاخصی برای محاسبه میزان سودآوری و پتانسیل ایجاد ارزش در شرکتها، با در نظر گرفتن میزان سرمایهگذاری اولیه، محسوب میشود. این نسبت با تقسیم درآمد عملیاتی بعد از کسر مالیات، بر مجموع ارزش دفتری بدهیها و دارایی نقدی و حقوق صاحبان سهام، محاسبه میشود. بازگشت سرمایه، ما به تفاوت دارایی جاری و بدهی جاری میباشد و حاکی از مبلغی است که میتوان آن را برای تأمین هزینههای روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد.
نسبت پوشش هزینه بهره واحد تجاری را در تأمین نمودن پرداختهای هزینه بهره از محل سود عملیاتی نشان میدهد و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
هزینه بهره / سود قبل از بهره و مالیات = هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره بالا بودن نسبت پوشش بهره نشان دهنده آن است که واحد تجاری در پرداخت هزینه بهره مشکل ندارد و پایین بودن آن بیانگر آن است که اعتباردهندگان در دریافت بهره در سررسید با ریسک بیشتری مواجه خواهند بود، در نتیجه واحد تجاری ممکن است برای دریافت واحدهای جدید با مشکلاتی مواجه گردد.
ارزش خالص دارایی یا ارزش داراییهای خالص، شاخصی در بورس اوراق بهادار است، که برای ارزشیابی و برآورد ارزش ذاتی داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری، استفاده میشود و از طریق کسر بدهی، از ارزش روز آن شرکت، بهدست میآید.
با توجه با اینکه کلیه داراییهای یک شرکت سرمایهگذاری، صرف سرمایهگذاری در مبادلات اوراق بهادار میگردد، بهترین روش ارزشیابی داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری، محاسبه ارزش خالص داراییهای آنها، در هر مقطع زمانی میباشد
ارزش خالص دارایی یک شرکت سرمایهگذاری حاصل تفاضل داراییها، از میزان کل بدهیهای آن میباشد. برای محاسبه ارزش خالص دارایی روشهای مختلفی وجود دارد و در تمامی بازارهای بورس اوراق بهادار در پایان معاملات هر روز، ارزش خالص داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری محاسبه میگردد
سود هر سهم که معمولاً بهاختصار ایپیاس خوانده میشود، EPS یکی از آمارههای مالی است، که عمومأ مورد توجه سرمایهگذاران و تحلیل گران مالی میباشد و اغلب برای ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت در خصوص قیمت سهام استفاده میشود.
سود هر سهم از تقسیم میزان سود عملیاتی، پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه میشود و نشان دهنده سودی است که شرکت در یک دوره مشخص، به ازای یک سهم عادی، بدست آوردهاست.
نسبت پوشش هزینه بهره - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازگشت سرمایه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازده دارایی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازده سرمایه به کار گرفته شده - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبت قیمت به درآمد - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبت وام به ارزش - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازده حقوق صاحبان سهام - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبت قیمت به ارزش دفتری - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبت پیایجی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازده حقوق صاحبان سهام - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبت قیمت تعدیل شده ادواری به سود - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبت پرداخت سود سهام - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبتهای مالی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد