استراتژی سرمایهگذاری (Investment strategy)
استراتژی سرمایهگذاری مجموعهای از قوانین، رفتارها یا رویههاست که برای راهنمایی سرمایهگذار در انتخاب پرتفولیوی سرمایهگذاری طراحی شدهاست. هر فرد، اهداف سودآوری متفاوتی دارد و مهارتهای شخصی آنها برای تاکتیکها و استراتژیهای مختلفی مناسب هستند. برخی از گزینهها شامل انتخاب میان ریسک و سود است و اکثر سرمایه گذاران در جایی میان این دو گزینه قرار میگیرند که به امید بازگشت سرمایهٔ بیشتر، خطر را میپذیرند.
انتخاب تصادفی سهام مانند پرتاب دارت به روزنامهای که قیمت سهام در آن نوشته میشد نتایج مثبت شگفت انگیزی داشته که نشان دهنده این است که اگر تعداد تصادفی سهام را انتخاب کنیم احتمال پیروزی مناسبی خواهد داشت.
استراتژیهای غیرفعال مانند خرید و نگهداری و شاخصگذاری غیرفعال معمولاً برای به حداقل رساندن هزینههای معامله به کار میروند. سرمایه گذاران غیرفعال اعتقاد دارند که نمیتوان موقعیت زمانی بازار را تعیین کرد. استراتژیهای فعال از جمله معاملهٔ مومنتوم، تلاشی برای پیشی گرفتن از شاخصهای معیار است. سرمایه گذاران فعال اعتقاد دارند که مهارتهایشان بیشتر از میزان متوسط است.
یک استراتژی، انتخاب سرمایهگذاری بر اساس عملکرد گذشتهاست. سهامهایی که در سه تا ۱۲ ماه گذشته نرخ بازگشت بالاتری داشتند، نسبت به سهامهایی که نرخ بازگشت پایینتری داشتند، در چند ماه آینده نیز عملکرد بهتری خواهند داشت.
این استراتژی شامل خرید سرمایه یا سهام شرکتها و نگهداری آنها به مدت طولانی است. این استراتژی، یک رویکرد سرمایهگذاری بلند مدت بوده و بر این اساس است که بازارهای سهام در بلند مدت، علیرغم وجود دورههای صعود یا نزول، نرخ بازگشت خوبی دارند. بر اساس این دیدگاه، تعیین موقعیت زمانی بازار، یعنی اینکه یک نفر میتواند در قیمت پایین وارد بازار شده و سهام را در قیمتهای بالا بفروشد، برای سرمایه گذاران کوچک صدق نمیکند؛ به همین دلیل بنابر این استراتژی بهتر است سهام را خریده و آن را نگه داشت.. البته توجه داشته باشید که ممکن است نتیجه بعضی از موفقیتها بخاطر سوگیری بازمانده و بقا باشد.
این روش به سرمایهگذاری در قوطی قهوه (Coffee Can Investing) نیز مشهور است به این دلیل که در گذشته افراد برگههای کاغذی سهام و مدارک خود را در قوطیهای فلزی قهوه محافظت میکردند و بعد از مرگ اشخاص و پیدا کردن این برگهها از مقدار کلی سرمایه و میراث شخص مطلع میشدند.
این استراتژی شامل انتخاب تعداد زیادی سهام و رتبهبندی آنها بر اساس یک فاکتور آلفای مرکب است. با این رتبهبندیها، در هر دورهٔ تعادل مجدد، بالاترین صدک سهام را خریده و پایینترین صدک را میفروشیم.
شاخصگذاری زمانی است که سرمایهگذار سبد کوچکی از تمامی سهامهای یک شاخص بازار مانند S&P 500 یا احتمالاً شاخص صندوق سرمایهگذاری مشترک یا صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس (ETF) را میخرد.
این استراتژی شامل شناسایی جفت سهامهای مشابه و همگرا و خرید اولی و فروش استقراضی دومی است. . این استراتژی سعی در خنثی بودن از جهت مارکت را دارد.
این استراتژی شامل سرمایهگذاری در سهام یک شرکت بر اساس سود سهام تقسیمی پیشبینی شده در آیندهاست. شرکتهایی که سود ثابت و قابل پیشبینی پرداخت میکنند، قیمتهای سهامشان تغییر کمتری دارند. سرمایه گذارانی که مجدداً این سود را سرمایهگذاری میکنند، چه بهطور مستقیم و چه از طریق یک برنامهٔ سرمایهگذاری مجدد سود سهام (DRIP/Dividend ReInvestment Plan) ، میتوانند در بلند مدت از بهرهٔ مرکب سرمایهگذاریشان استفاده کنند.
هدف این استراتژی، کاهش ریسک زیان قابل توجه هنگام سرمایهگذاری کل سرمایه پیش از سقوط بازار است. استراتژی میانگینگیری یا متوسط هزینه دلاری فرآیندی است که سرمایهگذار طبق یک زمانبندی خاص، علیرغم پایین آمدن قیمت سهام، مبلغ ثابتی را به خرید آن اختصاص میدهد. اگر قیمت سهام پایین آمده باشد، سرمایهگذار قادر به خرید تعداد بیشتری سهام خواهد شد و در حالت عکس یعنی زمانی که قیمت سهام بالا رفته باشد، تعداد کمتری را خواهد خرید و در نتیجه انجام این کار، قیمت تمام شده هر سهم، کمتر یا مساوی از قیمت میانگین تمامی خریدها، خواهد بود. چرا که در قیمتهای پایینتر، سرمایهگذار، تعداد زیادی از سهام را خریداری کردهاست.
روش میانگینگیری باعث کاهش ریسک نسبت به زمانی خواهد شد، که مبلغ کلانی در به سرمایهگذاری اختصاص داده شود. این روش به تنوعسازی در زمانهای متفاوت نیز کمک میکند.
شرکتهایی با اندازهٔ متوسط از گذشته نسبت به شرکتهای بزرگ در بازار سهام، عملکرد برتری داشتهاند. حتی شرکتهای کوچکتر نیز بازگشت سرمایهٔ بالاتری داشتهاند. بهترین بازگشت نسبت به مقدار سهام بازار متعلق به شرکتهای خرد بودهاست. سرمایه گذارانی که از این استراتژی استفاده میکنند، سهام شرکتها را در بازار سهام خریداری میکنند.
استراتژیهای «خنثی از بازار» بهاستراتژیهایی گفته میشود که در آن موقعیت مالی با ترکیبی از خرید و فروش داراییهای مختلف به گونهای طراحی میشود که در برابر تحولات کلی بازار (ریسک بازار)، محافظت میشود. استراتژیهای خنثی نسبت به بازار اغلب با گرفتن موقعیتهای خرید و فروش در سهام مختلف برای افزایش بازده ناشی از انتخاب خوب سهام و کاهش بازده ناشی از حرکات گسترده بازار به دست میآیند.
روبومشاور، به سرویس سرمایهگذاری خودکار گفته میشود که برای کمک به سرمایه گذاران در انتخاب و سرمایهگذاری در سبد متنوعی از اوراق بهادار و بورس ارائه میشود. در این نوع سرمایه گذاری، یک الگوریتم کامپیوتری سرمایه گذار را راهنمایی میکند تا با توجه به میزان ریسک قابل قبول، بهینه ترین سبد اوراق بهادار را انتخاب کند.
در روبومشاوری، برنامه کامپیوتری با توجه به پارامترهایی مانند میزان سرمایه، هدف سرمایه گذاری، سطح ریسک، میزان درآمد، سن و تجربه سرمایه گذار، بهینه ترین سبد اوراق بهادار را انتخاب میکند و به سرمایه گذار ارائه میدهد. سپس، بر اساس این سبد، سرمایهگذاری انجام میشود و هزینههای مشاوره به حداقل میرسد.
استفاده از روبومشاوری برای سرمایه گذاری، مزایایی دارد که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم:
هزینه کمتر: سرویس روبومشاوری معمولا هزینه کمتری نسبت به سایر سرویسهای سرمایهگذاری دارد. به دلیل استفاده از الگوریتمهای کامپیوتری، هزینههای پرسنل و مدیریت افراد به حداقل میرسد که در نتیجه هزینههای سرمایهگذاری کاهش مییابد.
سهولت استفاده: برای استفاده از سرویس روبومشاوری، به هیچ تجربه خاصی در حوزه سرمایهگذاری نیاز نیست. با ورود به سایت یا اپلیکیشن مربوطه و تعریف هدف سرمایهگذاری و سطح ریسک، سرویس روبومشاوری شروع به کار میکند.
تنوع در سبد سرمایه گذاری: روبومشاور، سبد متنوعی از اوراق بهادار و بورس را به سرمایه گذار پیشنهاد میدهد که میتواند خطرات سرمایهگذاری را کاهش دهد.
کارایی بالا: سرویس روبومشاوری، به کارایی بالایی دست مییابد و با توجه به الگوریتمهای کامپیوتری، انتخاب بهینهترین سبد سرمایهگذاری را در کوتاه ترین زمان ممکن به سرمایه گذار ارائه میدهد.
کنترل بیشتر بر سرمایه گذاری: با استفاده از سرویس روبومشاوری، سرمایه گذار میتواند به صورت مستقیم بر روی سبد سرمایهگذاری خود کنترل داشته باشد و در صورت نیاز، به راحتی تغییرات لازم را ایجاد کند
استراتژی سرمایهگذاری ارزش مبنا به ارزش کنونی یک شرکت توجه کرده و به دنبال سهام شرکتهای با درآمد مطمین هستند که از نظرشان کمتر ارزشگذاری شدهاند. استراتژی سرمایهگذاری رشد اما به پتانسیل رشد یک شرکت در آینده توجه میکند.