بحران مالی (Financial crisis)
بحران مالی یا بحران اقتصادی به طیف گستردهای از وضعیتهایی اطلاق میشود که بعضی از منابع مالی قسمت بزرگی از ارزش اسمی خود را از دست میدهند. در سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، بسیاری از بحرانهای مالی مربوط به بحرانهای بانکداری میشدند و بسیاری از بحرانهای اقتصادی با این بحرانها همزمان بودند. دیگر وضعیتهایی که بحران مالی نامیده میشوند، شاملِ سقوط بازار سهام، ترکیدن حبابهای اقتصادی و بحران واحد پولی هستند.
هجوم بانکی یا هجوم به بانک در یک نظام بانکداری ذخیره جزئی رخ میدهد هنگامی که تعداد زیادی از مشتریان از سپرده هایشان در یک نهاد مالی همزمان برداشت میکنند و پول آن را یا نقد نگه میدارند یا اوراق قرضه دولتی و فلزهای گرانبها، میخرند یا پولشان را به یک نهاد امنتر منتقل میکنند زیرا بر این باورند که نهاد مالی یا توانایی پرداخت دیون خود را ندارد یا ممکن است نداشته باشد. همانطوریکه یک هجوم بانکی ادامه مییابد، از طریق پیشگوییهای تحقق زا (یا حلقه بازخورد مثبت) شتاب مییابد، همانطوریکه افراد بیشتری از سپرده هایشان برداشت میکنند، احتمال از دست رفتن پول افزایش مییابد، بنابراین برداشتهای بیشتری صورت میگیرد. این رویداد میتواند بانک را بیثبات کند تا بدان حد که پول نقدش تمام شود و با ورشکستگی ناگهانی مواجه شود
وحشت بانکی یا وحشت بانکداری یک بحران مالی است و هنگامی رخ میدهد که بسیاری از بانکها از هجوم بانکی همزمان رنج میبرند، در حقیقت این نوع بحران زمانی رخ میدهد که مردم بهطور ناگهانی میکوشند که سپردههای در تهدید را به پول نقد تبدیل کنند یا تلاش میکنند که با همدیگر از نظام بانکی داخلی خارج شوند. اما بحران بانکی سیستمی هنگامی رخ میدهد که تقریباً همه سرمایه بانکداری در یک کشور محو شود. زنجیره ورشکستگیها میتواند منجر به یک کسادی اقتصادی طولانی مدت شود همانطوریکه مصرف کنندگان و کسب و کارهای داخلی دچار قحطی سرمایه میشوند، همزمان نظام بانکداری داخلی نیز تعطیل میشود.
روشهای مختلفی برای جلوگیری یا کاهش دادن اثرات هجومهای بانکی استفاده شدهاست. این روشها شامل: نجاتهای مالی دولتی، نظارت و قوانین برای بانکهای تجاری، سازماندهی بانکهای مرکزی که به عنوان آخرین وام دهنده عمل میکنند، حمایت از نظامهای بیمه سپرده مانند شرکت بیمه سپرده فدرال ایالات متحده و بعد از اینکه یک هجوم بانکی شروع شد، معلق کردن موقتی برداشت از سپرده ها.
سقوط یا ریزش بازار سهام (stock market crash) به معنای کاهش چشمگیر و ناگهانی قیمت سهام دربخشهای مهم و تأثیرگذار بازار سهام است که منجر به کاهش قابل توجهی در ارزش اوراق میشود.
سقوط بازار سهام در واقع پدیدهای اجتماعی است که رخدادهای بیرونی اقتصادی با روانشناسی و رفتار جمعی، ترکیب شدهاند و در یک چرخه متناوب شکل میگیرد که در آن فروش توسط برخی از شرکت کنندگان بازار، شرکت کنندگان بیشتری را وادار به فروش میکند و در واقع آنها را نسبت به فروش تحریک میکند. بهطور کلی سقوط بازار معمولاً در شرایط زیر رخ میدهند: دورهای طولانی مدت از افزایش قیمت سهام و خوشبینی بیش از حد اقتصادی، بازاری که در آن نسبت P/E بیشتر از میانگین بلندمدت میشود، و استفاده گسترده از حاشیه بدهی و اهرم توسط شرکت کنندگان بازار.
رکود اقتصادی یک کاهش قابلتوجه در فعالیتهای اقتصادی است که برای ماهها و حتی سالها ادامه دارد. از اصلیترین نشانههای بروز رکود در اقتصاد کشورها، رشد منفی تولید ناخالص ملی (GDP)، افزایش درصد بیکاری، کاهش شدید فروش در بخش خردهفروشی و انقباض در بخش درآمدها و تولید برای مدت طولانی، قابلتوجهاند.
رکود در تعریف اقتصادی به دو دوره سهماهه پیاپی رشد منفی در اقتصاد یک کشور اطلاق میشود. «دورهای که کاهش معنی دار در چهار عامل تولید، درآمد، اشتغال و تجارت ایجاد شود.» این دوره معمولاً حداقل بین ۶ ماه تا یکسال است. به این ترتیب میتوان رکود بر این اساس به معنای کاهنده بودن رشد تولید ناخالص داخلی واقعی است.
تورم از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش پیوسته سطح عمومی تولید پول، درآمدهای پولی یا قیمت است. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته میشود. تورم، روند مستمر فزاینده و نامنظم افزایش قیمتها در اقتصاد است. رکود یک بخش ناگسستنی از هر چرخه تجاری - اقتصادی است و برای تضمین پیشرفت و بروز روندهای صعودی و جهشهای اقتصادی، رکود اجتنابناپذیر است. رکود اقتصادی به زبانی دیگر، نقطه عطف موجود در انقباضها و انبساطهای اقتصادیِ کشورهاست.
رکود تورمی یا ایستایی تورمی به وجود همزمان تورم و رکود اقتصادی گفته میشود. رکود و تورم وقتی به هم میرسند شرایط ویژهای را در اقتصاد رقم میزنند.
شرایطی که در آن نه رکود به تنهایی حکمفرمایی میکند و نه تورم. در این شرایط، رکود و تورم با یکدیگر عجین میشوند و «رکود تورمی» را دامن میزنند. این دو در کنار هم زمینهای پدید میآورند که در آن، از رکود، بیکاری زاده میشود و از تورم نیز بالطبع افزایش قیمت دستهجمعی کالاها بهوجود میآید؛ یعنی در این شرایط اقتصاد باید با دو معضل همزمان دستوپنجه نرم کند، که برآمدن هماهنگ از پس آن دو امری به شدت دشوار به نظر میآید؛ زیرا سلاحی که برای کاهش تورم به کار میرود (کاهش نقدیندگی) از آنطرف بر رکود دامن میزند، و شکست رکود نیز از طریق تزریق منابع مالی و نقدینگی به تورم میانجامد، و این چرخه اگر پیش رود «رکود تورمی» بزرگ و بزرگتر میشود.
سقوط بازار سهام - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رکود اقتصادی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بحران مالی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رکود اقتصادی (Recession): مفهوم، دلایل و نشانهها - دروازه اقتصاد